در مطالب قبلی در مورد روش های مطالعه و انواع مطالعه صحبت کردیم.

تو این مطلب قصد داریم در مورد هدف از مطالعه، برنامه ریزی صحبت کنیم.

نظریه پردازش اطلاعات

تلاش و برنامه ریزی صحیح مشاور، درس هارو به صورت منطقی سازمان میده و اونا رو مطلوب و مناسب طبقه بندی میکنه.

چون دانش آموز باید به اطلاعات توجه کنه و اونا رو در حافظه بلند مدت نگه داره و رمزگذاری کنه

تا وقتی بهشون نیاز داشت از حافظه بلند مدت بکشه بیرون.

همچنین دانش آموز باید یاد بگیره که اطلاعات جدیدی که یاد گرفته شده رو یا مطالبی که قبلا یاد گرفته ربط بده و

بین اونا یه همبستگی و پیوند ایجاد کنه و در نهایت نتیجه این میشه که اطلاعات جدید و

دقیقی رو به صورت کلی و یکپارچه در اختیار داره.

برای اینکه معلم ها به دانش آموزا یاد بدن که چه طوری از نحوه یادگیری خودشون آگاه باشن و بهشون کمک کنن

تا مهارت های مهم مطالعه رو در خودشون تقویت کنن، باید از فرآیند یادگیری مطلع باشن.

هم چنین معلم ها باید نقش خودشون رو در این یادگیری فرآیند یادگیری و آسون تر کردنش،

در نظر داشته باشن و از تغییر روش های آموزش که طی زمان های زیادی ضرورت داره که تغییر کنه آگاه باشن.

حالا برگردیم به تیتر این پاراگراف.

یکم سخت شد! ولی الان حسابی در موردش صحبت می کنیم.

پردازش اطلاعات به زبان ساده یعنی اینکه وقتی شما یه مطلبی رو خوندین یا یاد گرفتین،

بعدش باید یه فرآیند یا پروسه ای طی بشه در مغز و یادگیری و ذخیره اتفاق بیفته که

اگر شما بعدا به اون چیزی که خوندین یا یادگرفتین احتیاج داشتین بتونین مثل یه کمد یا کشو برین

سراغ حافظه تون و برش دارین و استفاده کنین.

و این کار با پردازش اطلاعات امکان پذیره. چون اگه قرار باشه مطلبی رو بخونین و بعد فراموش کنیم، انگار هیچی نمیدونیم!!!

حالا یکم علمی تر توضیح میدیم. نظریه پردازان شناختی برای بیان کردن چگونگی دریافت رمز گذاری،

ذخیره و بازیابی اطلاعات توسط مغز، یه الگوی مناسبی رو ارائه بدن.

یعنی برای این که یه مطلبی در خاطر شما بمونه باید بهش توجه بشه،

مورد تفسیر قرار بگیره، به صورت موفق ذخیره بشه و به راحتی در درسترس باشه.

استفاده بهینه از زمان

قاعده هشتاد به بیست رو سعی کنین در تمام کارهاتون استفاده کنین. خب این قانون چی هست؟

ویلفر دو پارتو مبتکر این اصل و قاعده در سال 1895، اقتصاددان ایتالیایی هست.

پارتو متوجه شد که آدم ها ر جامعه به دو دسته تقسیم میشن:

گروه محدود که بیست درصد جامعه رو تشکیل میدن و به لحاظ پول و نفوذ در شرایط مطلوب قرار دارن.

بقیه افراد که 80 درصد جمعیت رو تشکیل میدن در پایین قرار دارن.

اون به این نتیجه رسید که تمام فعالیت های اقتصادی هم از اصل پارتو تبعیت میکنن.

بر طبق این قاعده بیست درصد از فعالیت های شما سبب ساز هشتاد درصد از نتایج شما هست.

معنی این جمله اینه که اگه یه فهرست از ده قلم کاری که باید انجام بدید رو بردارین،

دو مورد از این اقدام ارزششون به اندازه ی هشت مورد بعدی هست.

ارزشمند ترین کاری که می تونین هر روز انجام بدین، اغلب پیچید ترین و سخت ترین کارهاست.

یه قاعده خیلی خیلی مهم که حتما یادتون نگهش دارین اینه که:

در برابر وسوسه انجام دادن کار کوچک در ابتدای روز خودداری کنین.

علاقه بهترین شرط در تمرکز حواس

هر چقدر علاقه شما به یه موضوع بیشتر باشه، تمرکز شما بیشتر میشه.

بیشتر دقت می کنین و به راحتی در حافظه تون نگه میدارین و بعدا هم خیلی راحت به یاد میارین.

اساس تمرکز حواس و حافظه لازم و ملزوم یکدیگه هستن. علاقه بیشتر باعث تمرکز بیشتر،

تمرکز بیشتر باعث مرور بیشتر و مرور بیشتر باعث به خاطر سپردن بهتر و به خاطر سپردن بهتر باعث یادآوری سریع تر میشه.

اون چیزی که خیلی واضحه اینه که اساس همه موفقیت های تحصیلی و همین طور شغلی علاقه هست.

علاقه₌ موفقیت، موفقیت، موفقیت. جایگاهی که شما بهش علاقه دارین، قطعا موفقیت و پیشرفت هم دارین.

داشتن هدف

برای برنده شدن باید از کیفیتی برخوردار بود که همان داشتن هدف شخصی است.

هرکسی باید بدونه که چی میخواد و برای رسیدن به این خواسته اس هدف داشته باشه.

روشن بینی و وضوح بهترین مفهوم ها در بهره وری و پیشرفت شخصی هست؛

بهترین دلیلی که براساس اون، فردی کار بیشتر و سریع تری انجام میده. و به این معنی

هست که اون از هدف هاش آگاهی داره و از اونا منصرف نمیشه.

تنها حدود سه درصد جمعیت بالغ، هدف های روشن و مکتوب دارن.

این آدم ها پنج برابر تا ده برابر کسانی که در سطح اونا هستن و یا تمهیدات و توانمندی های بیشتر از اونا دارن، موفق می شن.

در تعیین هدف باید:

1-تصمیم بگیرین که دقیقا چی می خواین: یکی از بهترین استفاده ها از زمان، انجام دادن به طرز عالی کاری است که اصلا نیازی به انجام اون نیس.

2-یادداشت کنین: شفاف و ملموس.

3-زمان دستیابی به هدف رو مشخص کنین.

4-فهرست اقداماتی که برای رسیدن به هدف رو باید انجام بدین رو تعیین کنین.

5-فهرست رو به یه برنامه تبدیل کنین: الویت بندی فهرست اقدامات و ترتیب و ردیف رو مشخص کنین.

6-بلافاصله و با توجه به برنامه دست به کار بشین.

7-مصمم بشین که همه روزه کاری رو صورت بدین که شما رو به هدف اصلی نزدیک میکنه.

هدف ها در حکم سوخت در تنور موفقیت هستن. به هدف هاتون فکر کنین و همه روزه اونارو مرور کنین.

تعیین هدف

حتما پیش از مطالعه برای خودتون مشخص کنین که هدف از مطالعه چیه؟ این خیلی مهمه.

یکی از عوامل مهم در این تمرکز حواس و افزایش دقت در هنگام مطالعه، آگاه بودن از هدف مطالعه هست.

اهداف باید مشخص، دقیق، روشن، واضح و قابل درسترس باشن.

یا مطالعه نکنین یا قبل از اون برای ایجاد تمرکز حواس در مطالعه هدف خودتون رو تعیین کنین.

برنامه ریزی

برنامه ریزی، آوردن زمان آینده به حال هست تا بتونین براش کاری انجام بدین.

عمل بدون برنامه ریزی، دلیل بیشتر شکست هاست. توانایی شما در

برنامه ریزی قبل از دست به کار شدن، معیار و نشانه صداقت کلی شماست.

هر چه بیشتر برنامه ریزی بهتری داشته باشین، راحت تر می تونین بر اهمال کاری غلبه کنین.

فهرست کارهای خودتون رو شب قبل در پایان روز تهیه کنین.

اون چیزی که همون روز انجام ندادین رو به فهرست کارهای روز بعد اضافه کنین.

وقتی فهرست رو شب قبل آماده می کنین، ذهن ناهوشیار شما در

تمام طول شب و در حالی که شما خواب هستین روی فهرست شما کار میکنه.

برای هدف های مختلف به فهرست های مختلف نیاز دارین:

1)اول یک فهرست کلی و اصلی تهیه کنین.

2)فهرست ماهانه

3)فهرست هفتگی

اقدامی از فهرست هفتگی و ماهانه رو به فهرست روزانه اضافه کنین.

فهرست رو الویت بندی کنین. اقدامات و کارها رو مشخص کنین.

به این ترتیب میبینین که برای مطالعه و یا انجام کاری اصلا مهم نیس چقدر اون کار رو انجام میدین،

مهم اینه که با یه برنامه ریزی مشخص و به صورت مداوم و مستمر انجامش بدیم و یه برنامه پایبند باشیم.

کلا داشتن برنامه به شما نظم میده و همین نظم باعث بیشتر شدن تمرکز و افزایش بهره وری شما میشه.